Wednesday, May 23, 2007

90

امروز مجبور شدم برم به محل خاطرات مشترکمان.
از وقتی تو نیستی نرفته ام به آنجا.
امروز فهمیدم که
نمی توانم تحمل کنم دیوارهای آن اتاق را.
هجوم خاطره بود.
فقط من بودم و تو در ان سالها
او با من صحبت می کرد و من چیزی نمی شنیدم
فقط من بودم و تو در ان سالها

0 Comments:

Post a Comment

<< Home