Tuesday, December 02, 2008
Previous Posts
- چه انتظار گرمیتخيل ش تمامی حواسم را گرفته در این ی...
- دلم يه اتاق ميخواد با ديوارهاوسقف ابی و قرمزو زرد....
- پیش می رویم. دغدغه ای نیست.فقط رفتن.تو تردید نداری...
- آقای عطر فروش شاید از چشمهای من فهمید که برای معشو...
- می دانیامروز زیر باران وحشی شده بودمشدیدا می خواستمت
- بارانیهمه بارانیشب هایی همه بارانی
- در بند خیلی چیزهای تو هستمهمه یک طرف این زنگی که م...
- انگارانگار از دستهایت بود که فهمیدم عاشقت شده ام ...
- این بار آرامم کردی .آرام.انگار آن روز این راه را د...
- ....................................................
0 Comments:
Post a Comment
<< Home